در مطلب قبل به بررسی برخی از آداب و رسوم متداول در کانادا پرداختیم. اینک، در ادامه، به تعداد دیگری از این اصول، اشاره میکنیم.
مکالمات ممنوع
یکی از موضوعات رایج این است که در زندگی مردم کانادا، گفتگو در مورد سه مسئلۀ روابط جنسی، سیاست و مذهب بسیار ناپسند است، زیرا هر کدام از این موارد، بسیار خصوصی و شخصی هستند و مردم کانادا از مطرح کردن آن در مکانهای عمومی، احساس ناراحتی میکنند و این کار را قبیح میدانند.
سیاست
گذشته از کسانی که عقاید سیاسی صریح، بخش زیادی از شخصیتشان را تشکیل میدهد، به طور کلی در کانادا، سیاست موضوعی بسیار شخصی تلقی میشود. رأیگیری در کانادا محرمانه است و مردم کانادا قانوناً حق دارند حتی بعد از ترک صندوق رأیگیری، طرفداری حزبی خود را پنهان کنند. به این ترتیب، جملۀ «به چه کسی رأی دادهای»، ممکن است سؤالی بسیار گستاخانه و ناراحتکننده تلقی شود و حتی ممکن است پرسیدن چنین سؤالی از یک دوست صمیمی، با واکنش روبرو شود.
قسم خوردن
در کانادا، سیاست به دو قطب چپ و راست تقسیم میشود و شامل گروههایی (و رأیدهندگانی) است که در مورد قوانین و برنامههای عمومی دولت مانند افزایش مالیاتها، صَرف مالیاتها، سیاست خارجی، عدالت کیفری، تملک اسلحه، فقر، رفاه، مهاجرت، قانونی بودن مواد مخدر، همجنسگرایی، فحشا و حقوق فردی، عقاید بسیار متفاوتی دارند. فوران عقاید شدید در محافل عمومی در بارۀ این موضوعات معمولاً دعوتی برای بحث و جدل تلقی میشود که بسیاری آن را نفرتانگیز و نامعقول میدانند.
روابط جنسی
در کانادا، گفتگوی صریح در مورد روابط جنسی در واقع میتواند در بسیاری از زمینهها غیر قانونی باشد و ناپسندترین گفتگوی اجتماعی محسوب میشود. دولت فدرال همانند دولتهای تمامی استانها، قوانینی در مورد ممنوعیت آزار و اذیت جنسی دارد که شامل گفتگو در بارۀ روابط جنسی در محیط کار است که موجب میشود دیگران احساس ناراحتی کنند و آزار ببینند.
بیشتر کاناداییها، زندگی جنسی خود را موضوعی بسیار خصوصی میدانند و ممکن است در مقابل شنیدن عادات و روابط جنسی دیگران، احساس ناراحتی و حتی انزجار کنند.
مذهب
مردم کانادا دارای اعتقادات مذهبی گستردهای هستند. در واقع بسیاری از ادیان رایج کانادا به منظور مخالفت آشکار با ادیان دیگر به وجود آمدهاند و از این رو نظریاتی در مورد خداوند و رستگاری ترویج دادهاند که بیشتر آنها با یکدیگر در تناقض بوده و ممکن است افرادی را که اعتقاد ندارند به نوعی، مرتد بدانند.مردم دوست ندارند در موردشان قضاوت شود و از این رو نگرشهای مذهبی افراد به ندرت در مجامع عمومی مطرح میشود؛ البته مردم کانادا معمولاً از شناساندن خود به عنوان عضوی از یک مذهب خاص مشکلی ندارند و علناَ این کار را انجام میدهند. گذشته از این، اگر کسی سعی کند باورهایش را توضیح داده و یا آنها را ترویج دهد (یا مثلاً الحاد را اشائه دهد)، این حرکت او نوعی موعظه، آزار و اعتقاد به صالح بودنِ خود، تلقی خواهد شد.
دیگر ممنوعیتها در کانادا
بسیاری از مردم کانادا دارای نگرشهای پیچیدهای در مورد ایالات متحده هستند و ذکر کلمۀ آمریکا یا آمریکایی غالباً میتواند بحث و جدلی شدید را به پا کند یا بحثی راه بیندازد که ممکن است بسیاری از شنیدنش احساس ناراحتی کنند. صرفنظر از مسایل سیاسی، سقط جنین موضوعی است که گفتگوی بیپرده در مورد آن تقریباً زشت است و هر گونه سؤال یا نظریهای در مورد تفاوتهای فطری و ذاتی میان دو جنسیت یا اعضای نژادهای مختلف نیز از این دست میباشد.
حتی اگر هیچکس با محتویات نژادپرستی یا تبعیض جنسی موافق نباشد، نگرشهایی که در مورد تبعیض جنسی یا نژادپرستی وجود دارد، معمولاً در کانادای مدرن این روزها مورد تمسخر قرار میگیرد. احساس مردم کانادا در مورد آنچیزهایی که شخصی و خصوصی است، ارتباط زیادی به خود فرد دارد. برخی از آنها از این که به راحتی در مورد روابط خود با والدینشان، و یا از شکستشان در ازدواج، مشکلات شغلی، درآمد یا ظاهر فیزیکیشان صحبت کنند، شرم و خجالتی ندارند. در کانادا، راحت سخن گفتن معمولاً به این مفهوم است که فرد قادر است آنقدر احساس امنیت و راحتی کند که بتواند در مورد موضوعات شخصی و خصوصیاش حرف بزند.
شهرت کاناداییها
شهرت بینالمللی کاناداییها این است که به شدت و بیش از حد مؤدب هستند و حتی اگر اجباری در این کار احساس نکنند، باز هم طرز رفتارشان با یکدیگر این گونه است.
کانادای مبادی آداب
البته دوستان ما در اینترنت با رفتارهای کلیشهای کاناداییهای مبادی آداب کلی سرگرم میشوند!
در عمل، بسیار از کاناداییها، به خصوص کسانی که از طبقۀ متوسط رو به بالا هستند، به این ایده توجه دارند که باید مدام در گفتگوهایشان عذرخواهی کنند یا چیزی را که میخواهند، فقط به طور غیر مستقیم طلب کنند. در ضمن این باور نیز بسیار شایع است که یک کانادایی «خوب»، لاف نمیزند و یا از خودش تعریف نمیکند، بلکه همیشه دارای تواضع است و یا حتی گاهی خودش را مورد سرزنش قرار میدهد. زمانی هم این اعتقاد کلیشهای نسبت به کاناداییها وجود داشت که بلافاصله «تسلیم قدرت» میشوند یا کورکورانه تسلیم کسی میشوند که از آنان برتر است. با این حال در دهههای اخیر، این مطلب به نظریهای تبدیل شده است که با آن میتوان مبادی آداب بودن کاناداییها را بهتر درک کرد و به ارزش زندگی روزمرۀ آنها بهتر پی برد.
باید اضافه کرد که این رفتارها و اصول را نمیتوان به کل کاناداییها نسبت داد. هر کانادایی در نهایت یک انسان است و همانند هر انسانی دارای نقطهنظرات و نگرشهای خاص خود در مورد این نکته است که چهگونه انسانی محبوب و خوشرفتار باشد. و متأسفانه، همیشه تعداد زیادی از انسانها هستند که نمیخواهند خودشان را زیاد به زحمت بیندازند!!
Join the Conversation