شاید یکی از سوالاتی که در مورد مسائل حقوقی برای ما مطرح میشود این است که در چه مواقعی بهتر است از خدمات یک وکیل کارآمد استفاده کنیم و در چه زمان میتوانیم از مشاور حقوقی بهرهمند گردیم؟ و اصولا چه تفاوتهائی میان یک وکیل دادگستری (Barrister) و مشاور حقوقی (Solicitor) وجود دارد؟
در یک بیان ساده، وکیل دادگستری در دادرسی متخصص و ماهر است و میتواند در دادگاههای مختلف مدافع منافع موکل خود باشد. در عین حال یک مشاور حقوقی میتواند در تمامی ابعاد اجرائی قانون، به جز دادرسی، از جمله ارائه مشاوره در امور تجاری، پیشنویس قراردادها و برنامهریزی برای اموال فردی اشخاص مهارت داشته باشد.
در کشور کانادا، تمام وکلای مشغول به کار، همزمان، وکیل دادگستری و مشاور حقوقی هستند و توانائی کار در هردو زمینه را دارند. اما با این حال، بیشتر وکلا ترجیح میدهند در یک زمینه متمرکز بوده و به کار بپردازند.
برای کارکردن با یک وکیل به چه اطلاعاتی نیاز داریم؟
اگر در مورد وظایف وکیلتان آگاهی کاملی داشته باشید میتوانید به نحو احسن با وی همکاری کنید تا مسئله حقوقی شما سریعتر حل گردد و در عین حال مبالغ کمتری را هزینه کنید.
در برخورد با وکیلتان به موارد زیر توجه کنید؛
آمادگی در برگزاری اولین جلسه
سعی کنید به بهترین روش ممکن، شرح حال حقایق و اتفاقات را یادداشت کنید. احساسات را کنار بگذارید چون در این حالت میتوانید شرح حال درستی از وقایع را ارائه دهید و مطمئن شوید که جزئیات مهمی را فراموش نکردهاید تمام مدارک و شواهد مرتبط با شرایط خود، از جمله توافقنامهها، نامهها، نسخههای رونوشت، قراردادها و تصاویر را جمعآوری کنید و به همراه داشته باشید.
بدانید و آگاه باشید، چه میخواهید. از همان ابتدا شرایط خود را بسیار شفاف و ساده توضیح دهید. شاید لازم باشد سوالهای خود را یادداشت کنید. این امر موجب میشود وکیلتان شرایط شما را بهتر درک کند و کارهای لازم را زودتر انجام دهد. در نتیجه وکیل شما زمان کمتری صرف میکند و از طرف دیگر هزینههای شما نیز کمتر میشود و شروع کار پرونده شما آسانتر میگردد.
در اولین جلسه باید چه کارهایی انجام دهیم؟
در اولین جلسه دیدار با وکیلتان اتفاقاتی را که روی داده است را توضیح دهید. از وکیلتان سوال کنید که با توجه به تجاربی که در گذشته داشته است قصد انجام چه کاری را برای شما دارد.
همچنین در همان نخستین جلسه، راجع به هزینهها سوال کنید، به این علت که از همان ابتدا، برای شروع پرونده وکیلتان از شما درخواست پرداخت مبلغی را میکند که به آن حقالمشاوره ثابت (Retainer) گفته میشود که برای پرداخت هزینههای وکیلتان در نظر گرفته میشود. ممکن است از شما درخواست شود مدرکی را امضا کنید که به آن قرارداد وکالت گفته میشود که اساسا توافقنامهای است که به وکیل این اختیار را میدهد که از طرف شما روند قانونی را شروع کند و یا از شما دفاع کند. علاوه بر این به صورت کلی حدود اختیارات وکیل و کارهائی که میتواند انجام شود به انضمام روند پرداخت مبالغ و هزینههای وکالت را هم توضیح میدهد.
بهتر است در اولین جلسه از وکیلتان سوال کنید برای حل مشکل یا رسیدن به هدف مطلوب چه مدت زمان لازم است و اینکه مرحله بعدی در ارتباط با پرونده شما چیست. بعد از اینکه وکیل پرونده شما را بررسی کرد، آنگاه میتوانید درباره مشکلات احتمالی پرونده، افزایش سرعت بررسی پرونده و یا کاهش هزینههای قانونی سوالاتی را مطرح کنید.
اگر گواهی معافیت از هزینه دادرسی (Legal Aid Certificate) را دارید، در اولین جلسه آن را به همراه خود داشته باشید و مطمئن شوید وکیلتان معافیت از هزینه دادرسی شما را می پذیرد.
روابط بین وکیل- موکل
وکلا و همچنین موکلین، هردو حقوق و مسئولیتهای بیپایانی دارند. وکلا موظفند تمامی ارتباطات و مکالمات موکلین خود را محرمانه نگه دارند و با آنها صادق باشند. از طرفی شما نیز باید به صورت صادقانه تمامی اطلاعات مربوط به پرونده را با وکیل خود در میان بگذارید، چون وکیلتان باید درباره شما همه چیز را بداند تا بتواند از منافعتان حفاظت کند و بهترین مشاوره را ارائه کند.
پس از انتخاب وکیل، باید این انتظار را داشته باشید که از چگونگی روند پیشرفت پرونده با خبر شوید و از مدارک و مکاتبات یک نسخه کپی داشته باشید. تمام مدارکی را که وکیلتان برایتان ارسال میکند، بخوانید ومتوجه شوید. اگر در ذهنتان سوالی باقی ماند میتوانید با وکیل خود در میان بگذارید.
پس از به جریان افتادن پرونده، بسیاری از موکلین این اشتباه را مرتکب میشوند که بیش از حد معمول وقت وکیلشان را میگیرند و اغلب با تماسهای بیمورد، زمان زیادی را صرف صحبت با تلفن میکنند. قبل ازاینکه تماس تلفنی بگیرید از خودتان سوال کنید آیا بهتر نیست نامه یا ایمیل بنویسم؟ هر نوع روش مکاتبهای را که انتخاب کنید، باید هزینه زمان صرف شده توسط وکیل را پرداخت کنید. اما عموما مکاتبات نوشتاری نسبت به مکالمات تلفنی بیهدف، زودتر خوانده و رسیدگی میشود. اگر حتما لازم است تلفن کنید، بهتر است آن را با دستیار یا کارمند وکیل مطرح کنید. معمولا دستیاران در مورد پرونده شما مطلع هستند و میتوانند به شما کمک کنند.
آیا وکیل باید هر کاری که موکلش میخواهد انجام دهد؟
بله و خیر. بین وکلا و موکلین هم مشکلاتی بروز میکند در بعضی موارد ممکن است که بین تعهد وکیل به موکل و وظیفه وکیل به عنوان مامور دادگاه تعارض پیش آید.
در سادهترین شکل آن، رابطه وکیل و موکل همانند سایر روابط تجاری است. دستورالعملهای شما به وکیلتان باید به دقت اجرا و پیروی شود، حتی اگر با تصمیم شما مخالف باشد. وکیلتان وظیفه دارد با شما مشورت کند و در مراحل حساس موافقت شما را جلب کند. برای مثال، ممکن است وکیلتان بخواهد برای حل وفصل دادخواهی، بیرون از دادگاه رضایت دهید یا از معاملهای انصراف دهید. در بسیاری از موارد، وکلا از شما رضایت کتبی میخواهند.
از طرفی، امکان ندارد تمام دستورالعملهای شما دقیقا اجرا شود. برای مثال، اگر موکل از وکیلش بخواهد که دروغ بگوید، مطلبی را مخفی کند و یادر مذاکرات با طرف دیگر دعوی، حقیقت را کتمان کند، طبق ضوابط و مقررات حرفهای وکلا، از آنها خواسته میشود هر نوع عمل مجرمانه یا فریبکارانه موکل را آشکار کنند.
با توجه به آنچه گفته شد، داشتن آمادگی در رابطه با وکیل تان و آگاهی در مورد روند کار در یک پرونده حقوقی، میتواند در پیروزی شما در یک پرونده نقش بسزائی داشته باشد.