این زوج کانادایی در سال 1987 با یکدیگر آشنا شدند. در آن زمان پال برناردو 23 و کارلا هومولکا 17 سال سن داشتند. زوج جنایتکار، نخستین جنایت وحشتناک خود را در چهارمین سال ارتباطشان، مرتکب شدند. تَمی، خواهر کارلا، نخستین قربانی تجاوز و قتل این زوج بود. دومین قربانی، لزلی ماهافی بود. این زوج جنایتکار تنها دو هفته پیش از ازدواج خود در سال 1991 دست به قتل او زدند.
پال برناردو
زمانی که پال 15 سال داشت، مادرش اعتراف کرد که کِنِت برناردو پدر واقعی او نیست و او حاصل رابطه پنهانی وی با دوست پسر سابقش است. پال ضربه روحی شدیدی از این موضوع خورد و از آن پس مادر خود را فاسد خطاب کرد. موضوع زمانی وخیمتر شد که مادرش او را حرامزاده صدا میکرد. پدر غیرواقعی پال، یعنی کِنِت نیز متهم به کودک آزاری و تجاوز به خواهر پال بود و در محل به چشمچران، شهرت داشت. مادر پال نهایتا از رفتار او به ستوه آمد، خانواده خود را ترک کرد و در زیرزمین منزلشان در اسکاربورو ساکن شد.
در همان زمان پال دچار بیماری جنسی شد و به تسلط و برتری جویی بر زنان روی آورد. او از تحقیر و کتک زدن زنان در ملاءعام لذت میبرد. پیش از ملاقات با کارلا او در واقع یک تجاوزگر حرفه ای بود و حداقل 19 مورد تجاوز در پرونده خود داشت. بسیاری از قربانیان پال کودکان کم سن و سال بودند. چون محل ارتکاب جرایم، اسکاربورو در استان آنتاریو بود، او به تجاوزگر اسکاربورو مشهور گردید.
کارلا هومولکا
برخلاف پال، کارلا در کودکی زندگی خانوادگی خوبی داشت. او بزرگترین دختر از سه دختر خانواده بود که از شرایط تحصیلی خوبی برخوردار بودند. معلمش او را دانشآموز علاقهمند و خوبی توصیف میکرد. او عاشق حیوانات و فعالیتهای داوطلبانه بود. علیرغم حس ریاستطلبی و برتریجویی که در او وجود داشت ولی هیچ نشانهای در دوران کودکی او وجود ندارد که تبدیل شدن او به یکی از بدنامترین زنان شکارچی کودک در تاریخ کانادا را توجیه کند.
این زوج، سال 1987، در رستورانی در اسکاربورو یکدیگر را ملاقات کردند. کارلا و پال در آن زمان 17 و 23 سال سن داشتند. کشش جنسی بین آن دو بسیار قوی بود و پال متوجه شد که که کارلا برخلاف سایر زنان، حس دیگرآزاری (سادیسم) و کشش به سمت سایر زنان را در او تقویت میکند. پال مدت زیادی را با خانواده کارلا که از ورود این داماد جدید به خانواده خرسند و خوشنود بودند، گذراند. در همان زمان، دختر کوچک خانواده مورد توجه پال قرار گرفت. او مرتباً از گوشه پنجره اتاق تَمی، به دید زدن او در خواب مشغول بود و احساس لذت جنسی میکرد. کارلا از این موضوع با خبر بود و با وجود آزار و اذیت لفظی و جسمی که از سوی پال میشد، او را تشویق به ادامه این کار میکرد. کارلا در خاطرات خود می نویسد:
هرگز اجازه نده کسی از مشکلات رابطه ما با خبر شود،
با پال بحث نکن،
سعی کن یک زن کامل برای پال باشی،
اگر او از تو درخواست نوشیدنی کرد بلافاصله و با خوشحالی خواسته او را برآورده کن،
به یاد داشته باش که تو یک احمق هستی،
به یاد داشته باش که تو زشت هستی،
به یاد داشته باش که تو چاق هستی،
من نمیدانم چرا اینها را به تو میگویم، در حالی که تو تغییر نخواهی کرد.
شراکت در تجاوز و قتل خواهر کوچک کارلا
مهم است که بدانیم پال، با وجود تعرض به حداقل 19 دختر و مشهور شدن به تجاوزگر اسکاربورو، تا پیش از ملاقات با کارلا، کسی را به قتل نرسانده بود. از آنجایی که پال اولین شریک جنسی کارلا نبود و همیشه از این موضوع شکایت داشت، کارلا بکارت خواهر کوچک خود را به عنوان هدیه کریسمس به او پیشکش نمود. این زوج نه تنها به عنوان متجاوزین زنجیرهای بلکه قاتلین زنجیرهای نیز مشهور شدند.
صبح روز جنایت، کارلا از محل کارش داروی بیهوشی به نام هالوتان سرقت کرد. در تاریخ 23 دسامبر1990، تنها یک روز پیش از کریسمس، این زوج تَمی را با خوراندن الکل حاوی داروی آرامبخش بیحال کردند و زمانی که او گیج شد و نیاز به دراز کشیدن داشت، کارلا با داروی بیهوشی، او را بیهوش کرد و پال به او تجاوز نمود. کارلا از این ماجرا فیلم گرفت و هر دو در این عمل وحشیانه شرکت کردند. در این میان ناگهان تَمی به علت برگشت استفراغ به گلو، حالت خفگی پیدا کرد. زوج جنایتکار به وحشت افتادند و با اورژانس تماس گرفتند ولی کاری از دست امدادگران برای نجات جان تَمی کوچک برنیامد. هیچکس در این ماجرا به این زوج شک نکرد و مسئولین، علت مرگ را یک حادثه و خفگی ناشی از استفراغ پس از مصرف الکل اعلام کردند.
سه هفته پس از مرگ تَمی، کارلا و پال فیلمی به نام «گپ و گفت و گو کنار شومینه» تهیه کردند که در آن کارلا در لباس خواهر کوچک خود ظاهر شد و از زبان او به پال گفت که از تجاوز او به لذت برده است. این فیلم در دادگاه به عنوان سند نشان داده شد ولی هیچگاه برای عموم به نمایش در نیامد. عکسی نیز در حال نمایش تجاوزشان در تختخواب تَمی تهیه کردند و آن را در تابوت دختر بیچاره قرار دادند. پس از نبش قبر او در دوران تحقیقات پرونده، این عکس پیدا شد و خانواده کارلا از پلیس خواستند که این عکس دیگر به تابوت برنگردد.
کارلا و پال تنها دو هفته پیش از ازدواجشان به دنبال شکار بعدی خود بودند. آنها لزلی 14 ساله را درحالی که شب، دیرهنگام در خیابان بود، به زور وارد خودرو کردند و زمانی که دخترک بیگناه را به منزل خود میبردند، قرار بود که او ساعتها درد ناشی از تجاوز وحشیانه را تحمل کند. از این جنایت هم فیلمبرداری شد تا این زوج بعداً از دیدن آن لذت ببرند. بر اساس بازجوییهایی که از کارلا به عمل آمد، پال، لزلی را خفه کرد. پال ادعا کرد که کارلا مغز متفکر تمام این جنایتها بوده است، چون او به زنان جوان حسادت میکرد. این زوج در ابتدا نمیدانستند با جسد رها شده لزلی در زیرزمین چکار کنند و پس از همفکری، جسد را قطعه قطعه کرده و در دریاچه گیبسون انداختند.
قربانی بعدی کریستن فرنچ 15 ساله بود که با این زوج در کنار جاده روبرو شد. کارلا از ماشین پیاده شد و با نقشه ای در دست، از او آدرس پرسید. زمانی که توجه دختر جلب شد پال با تهدید چاقو او را به داخل ماشین کشاند. او به مدت سه روز مورد تجاوز و شکنجه قرار گرفت. در این مدت به او فیلم تجاوز به لزلی را نشان دادند و در نهایت او را با همان سیم برق که لزلی را به قتل رسانده بودند، خفه کردند.
دستگیری و مجازات
در سال 1993، پال به حبس ابد محکوم شد که تا 25 سال نیز اجازه درخواست آزادی مشروط نداشت. در حال حاضر او برای آزادی مشروط روزانه اقدام کرده است. آزادی مشروط روزانه یعنی مجرم، باید شبها به زندان یا کانون تربیتی مشخص شده توسط دادگاه بازگردد. خانواده قربانیان و همچنین جامعه از این درخواست ابراز نگرانی کردهاند.
پال کتاب جنگی – تخیلی 600 صفحهای به نام «نظامِ دنیای پرآشوب» منتشر کرده و به بحث در مورد زمینههای امکان تبدیل شدن روسیه به ابرقدرت جهانی پرداخت. این کتاب برای فروش در آمازون گذاشته شد ولی به جهت فشار افکار عمومی، آمازون این کتاب را از سایت فروش خود خارج کرد.
در کانادا مجازات اعدام وجود ندارد و او اکنون درحال پوسیدن در سلولی است که به آنجا تعلق دارد.
آزادیِ کم دردسر
در حالی که پال برای تبدیل مجازات سنگین خود به مجازاتی خفیفتر در تلاش بود، کارلا در دادگاه برعلیه پال شهادت داد و به 12 سال زندان محکوم شد. او در مقابل اعمال شنیع و زشتی که انجام داد، عملاً آزاد شد. فیلمهایی که این زوج تهیه کرده بودند نشان میداد که در انجام قتلها، کارلا نقش بسیار فعال و پررنگتری از آنچه خود عنوان میکرد، داشته است. او با استفاده سریع از امکان مذاکره با دادستان برای تبدیل و کاهش مجازات، پیش از دسترسی و اطلاع پلیس از فیلمها، آزادی خود را در سال 2005 بدست آورد.
افرادی که پیگیر پرونده بودند بهتر است داستان این زوج را در کتاب «جرایم کانادا: ماجرای واقعی که جامعه را تکان داد» بخوانند. در نسخه شنیداریِ کتاب، گوینده به خوبی از عهده توصیف رفتار وحشیانه این زوج بر آمده است که شنیدن آن را به همه به جز بیماران قلبی توصیه میکنیم.
در حال حاضر کارلا کجاست؟
از زمانی که کارلا آزاد شد، جامعه و رسانههای جمعی به رفتار او حساسیت و توجه نشان دادهاند. کارلا لیِن هومولکا که اکنون به کارلا لیِن تیل و لیِن بوردلایز مشهور است، همراه همسر جدیدش، تیری بوردلیز، در منطقه کاراییب زندگی میکند. جالب آن که تیه ری همسر کارلا، برادر وکیل او سیلویا بوردلایز است. او اکنون دارای سه فرزند جوان میباشد.
Join the Conversation