سر السکاندر مکنزی، یکی از بزرگترین کاشفان طول تاریخ است. او قسمتهای وسیعی از سرزمینهای غیر مسکونی کانادا را برای تجارت و سکونت کشف کرد. وی سراسر رودخانۀ مکنزی را تا اقیانوس منجمد شمالی و دریاها شناسایی کرد و نخستین کسی بود که در سراسر کانادا سفر کرد. در حالی که کوک و ونکوور در دریاها سفر میکردند و در سواحل پهلو میگرفتند، مکنزی در جنگلهای انبوه ساحل غربی بر فراز موانع باشکوه کوههای راکی و در میان مراتع بیکران پرایری (Prairie) در تکاپو بود.
مکنزی در جزیزۀ لوئیس اسکاتلند، در یکی از شهرهای کوچک استورناوی به دنیا آمد. سفرش به عنوان یک کاشف زمانی آغاز شد که پدرش او را در سال ۱۷۷۴ از بریتانیا به نیویورک آورد و آمدن او مصادف بود با زمانی که انقلاب شروع میشد. پدرش در نیویورک به قشون سلطنتی پادشاه ملحق شد و بنا به دلایلی ناشناخته در سال ۱۷۸۹ در نیویورک از دنیا رفت. عمههای الکساندر حضانت او را بر عهده گرفتند. آنها به جانسونتاون نقل مکان کردند و سپس به دلیل وفاداری به تاج و تخت به مونترال رفته و الکساندر را در مدرسهای ثبت نام کردند.
مدت زیادی نگذشت که مکنزی مدرسه را رها کرد و به شرکت گرگوری مکلواد پیوست تا به تجارت مشغول شود. او در دیترویت در تجارت به موفقیت دست یافت و به مینهسوتا فرستاده شد تا به تجارت شرکت رونق دهد. با پایان انقلاب آمریکا و بسته شدن مرزهای مناطق جنوبی، شرکت مکنزی به غرب روی آورد و بازرگانان تجارتشان را به غرب کانادا معطوف کردند تا به پوست خز دست یابند. در سال ۱۷۸۳ بسیاری از شرکتهای تجاری کوچک متوجه شده بودند که باید منابعشان را با هم شریک شوند و از این رو شرکت نورتوست را تشکیل دادند. مکنزی در Île-à-la-Crosse به شغل جدیدی منصوب شد و تا سال ۱۷۸۷ به کارش ادامه داد.
رقابت میان شرکت هادسون بی و شرکت نورتوست به سرعت افزایش یافت. پیتر پوند، یکی از شرکای شرکت نورتوست، معتقد بود رودخانهای را که نقشهبرداری کرده بود و به دریاچه آتاباسکا میریخت، از سمت غرب به اقیانوس آرام سرازیر میشود. بدین ترتیب، مکنزی با پاند همکاری خود را آغاز کرد و توانست مطالب بسیاری در مورد نقشهبرداری واکتشاف مناطق در نورتوست از او بیاموزد. به زودی مکنزی موجب موفقیت پاند در نورتوست شد و شرکت به او دستور داد تا رودخانۀ بزرگ را از دریاچۀ آتاباسکا به اقیانوس آرام دنبال کند و برای دستیابی به خزها، راهی سادهتر از بیابانها و بازگشت به اروپا پیدا کند. او در سال ۱۷۸۸ سفرش را از جایی که به رودخانۀ مکنزی شهرت یافت، آغاز کرد و طی مدت ۱۴ روز به اقیانوس منجمد شمالی رسید. هرچند پشیمان بود اما منطقهای وسیع از قطب شمال را برای تجارت با شرکت نورتوست گشوده بود. او در ۱۲ سپتامبر و پس از سفری که بیش از ۳۰۰۰ مایل بود، به فورت چیپوین بازگشت. بدون تردید وضعیت جسمیاش ناهنجار بود ولی او از سفرهای سخت، شرایط دشوار سفر و وضعیت آب و هوایی نامساعد هیچگونه نگرانی به دل راه نداد. او همیشه نگران وضعیت همراهانش بود و به شدت تلاش میکرد تا از سلامت کامل آنها، اطمینان یابد و کاملا مراقبشان بود. مکنزی در ژوئن سال ۱۷۹۰ با شخصی در کامبرلند هاوسِ ساسکاچوان ملاقات کرد که نقشهبردار بود. او دریافت که برای آگاهی از مکان و موقعیت سفرهایش به تجهیزات و برنامه خاصی نیاز دارد. در طول زمستان ۹۲-۱۷۹۱ این تجهیزات را از لندن فراهم کرد و به نورتوست بازگشت تا بهترین مسیر به اقیانوس آرام را پیدا کند.
او در سال ۱۷۹۲، دومین سفر بزرگش را آغاز کرد، اما این بار تا غرب رودخانۀ پیس و کوه رفت. او در این سفر مخاطرهآمیز الکساندر مککی را به عنوان دستیار خود برگزید. مکنزی در ۱۸ ژوئن به رودخانۀ فریزر رسید و با این باور که به کلمبیا رسیده است، مشغول رفتن به پایین مسیر رودخانه شد. بومیان الکساندریا او را متقاعد کردند که به بالای مسیر رود برود و در مسیر رودخانۀ West Road، مسیر کوتاهتری را به سوی اقیانوس امتحان کند. او با دنبال کردن مسیر سرخپوستان به دریاچههای تانیا رسید. در آنجا حدود ۶۰۰۰ فوت مسیر را به سمت جنوب طی کرد و در امتداد رودخانۀ بلا کولا به سمت اقیانوس آرام پیش رفت. وی در ۲۲ ژوئیه سال ۱۷۹۳ پیامی ارسال کرد که از سمت شرق به کوهی رسیده است.
مکنزی پس از طی مسافتی بالغ بر ۲۳۰۰ مایل یعنی ۳۶ مایل در روز، توانست بدون از دست دادن هیچ یک از افراد گروهش و بدون هیچ گونه جنگ یا درگیری با بومیان، در ۲۴ اوت به فورت چیپوین بازگردد. زمستان طولانی فورت خسارات خودش را وارد کرد و در سال ۱۷۹۴، تصمیم گرفت نورتوست را ترک کند و بار دیگر به سوی تمدن بازگردد. پس از بازگشت به کانادای شرقی، از سیمکو، نایب فرماندار کانادا، درخواست کرد کمکش کند تا بین شرکت نورتوست، هادسون بی و ایست ایندیا، همکاری ایجاد شود. او قادر نبود چنین مشارکتهای دوستانهای را ترتیب دهد و در نوامبر سال ۱۷۹۹ به همکاری خود پایان داد و با کشتی به انگلستان رفت. او در دسامبر سال ۱۸۰۱ نوشتن خاطراتش را آغاز کرد و کتاب خود را با عنوان سفر از مونترال به اقیانوسهای آرام و منجمد را به چاپ رساند. در فوریه سال ۱۸۰۲، مکنزی به مقام شوالیه نایل شد.
او که قادر نبود میان شرکتهای تجاری پوست خز، همکاری بهوجود آورد، وارد سیاست شد و به عنوان نمایندۀ هانتینگدون در مجلس کانادا انتخاب شد. او به نقش سیاسیاش علاقهای نداشت و سرانجام به لندن نقل مکان کرد و پس از مدت کوتاهی به کانادا بازگشت. بار دیگر کوشید درگیر مشارکت شرکتهای هادسون بی و نورتوست شود که در سال ۱۸۰۴ متحد شده بودند. در سال ۱۸۱۲ امیدش را جهت شراکت یا تأثیرگذاری بر شرکتهای متحد شدۀ هادسونبی از دست داد و برای بازنشستگی به اسکاتلند رفت. در آن جا ازدواج کرد و صاحب فرزندان زیادی شد. مکنزی در سال ۱۸۲۰ به شدت بیمار شد و وقتی از نزد پزشک باز میگشت، در مسافرخانهای کنار جاده، درگذشت.
Share
Join the Conversation