گروه گشت گمشده
از سال 1904 تا سال 1921 مرسوم بود که پلیس سواره سلطنتی شمال غرب کانادا هر سال سفری را از شهر داوسانِ یوکان به سمت اردوگاه مک فرسون و سرزمینهای شمال غرب آغاز میکرد و به طور تقریبی مسافتی حدود 620 مایل را برای تحویل مراسلات و نامهها طی میکرد. در دسامبر سال 1910 کمیسر پلیس، آیلس ورت باون پری درخواست کرد که این بار سفر از مکفرسون به داوسان انجام گیرد. قرار بر این شد که بازرس فرانسیس جوزف فیتسجرالد هدایت این سفر را به عهده داشته باشد. در این سفر پاسبان ریچارد اوهارا، پاسبان جورج فرانسیس کینی و پاسبان ویژه، سام کارتر به عنوان راهنما، او را همراهی میکردند. آنها در 21 دسامبر سال 1910 از مقصد مکفرسون راه افتادند اما هیچ گاه به مقصدشان، داوسان، نرسیدند. به این ترتیب، این سفر به گروه گشت گمشده معروف شد.
فیتسجرالد و همراهانش با پانزده سگ، سه سورتمه و غذای کافی برای 30 روز، مقر مکفرسون را ترک کردند. برای هیچ یک از آنها شبهه یا شکی وجود نداشت که به مقصد خواهند رسید. آنها نخستین بخش از سفر را با موفقیت پشت سر گذاشتند و یک راهنمای بومی به نام اسا جورج را استخدام کردند تا در قسمت دوم سفر، راهنمایشان باشد. کارتر راهنمایی قسمت بعدی سفر را به عهده داشت. اما متاسفانه مدتی نمیگذرد که معلوم میشود راهنمای لایقی نیست و به همین دلیل در 12 ژانویة سال 1911، نیروی گشتی پلیس راه را گم کرد، زیرا کارتر نتوانست جنگل کریک را پیدا کند و آنها را به داوسان برساند. آذوقهشان فقط برای چهار روزکافی بود که فیتسجرالد در دفترچهاش مینویسد: آخرین امیدم را از دست دادهام… نباید به حرف کارتر اعتماد میکردم. روز بعد گروه گشت پلیس به امید بازگشت به مقر مکفرسون و در واقع مبدا حرکتشان، بازمیگردد.
گویا سفر بازگشت آنها به مکفرسون دشوار بوده است. گروه که اینک به دلیل کمبود آذوقه و خستگی، ضعیف و ناتوان شده بود، دیگر نمیتوانست روزی چند مایل راه برود. گاهی اوقات هم پیشروی آنها به دلیل شرایط نامساعد جوی امکان پذیرنبود. گروه که گرسنه و سرمازده شده بود، با زحمت و آهسته به سفر ادامه میداد. بین نوزدهم ژانویه تا پنجم فوریه، 10 سگ را کشتند تا با گوشت آنها از گرسنگی نجات یابند و از پنجم فوریه به بعد که 47 روز از این سفر مهلک میگذشت، دیگر یادداشتی در دفترچه بازرس فیتسجرالد نوشته نشد.
بیشتر از یک ماه و نیم بود که گروه گشتی فیتسجرالد هنوز به داونسان نرسیده بود. از این رو گروه گشت دیگری فرستاده شد تا آنها را پیدا کنند. این گروه شامل سرجوخه ویلیام جان دمپستر، پاسبان سابق فردریک ترنر، پاسبان جری فیف و چارلز استوارت بود که مدتی در پایگاه مکفرسون اقامت داشت. این گروه در بیست و هشتم فوریه سال 1911 از داوسان حرکت کرد. سرانجام در بیست و یکم مارس، گروه گشت گمشده را پیدا کردند که مشخص بود قصد بازگشت به پایگاه مکفرسون را داشته است. کینی و تیلور در کنار هم و بیرون از چادرشان مرده بودند. کینی از گرسنگی جان داده بود و تیلور هم با گلولهای که به سرش شلیک کرده بود، به طرز فجیعی مرده بود. روز بعد هم فیتسجرالد و کارتر را پیدا کردند که معلوم بود که به قصد پیدا کردن کمک، کینی و تیلور را ترک کردهاند. اما سرانجام زمانی که تنها 40 کیلومتر با پایگاه مکفرسون فاصله داشتند، تسلیم سرما و گرسنگی شدند و جان باختند.
چرا این گروه گشتی با شکست مواجه شد و جان خود را از دست دادند؟ هر چند نمیتوان پاسخی قطعی به این سؤال داد اما میتوان گفت عوامل زیادی میتواند در این میان نقش داشته باشد. با وجود این که کارتر قبلا چنین سفری را پشت سر گذاشته و خودش و فیتسجرالد را متقاعد کرده بود که در این کار سررشته دارد، اما کاملا واضح است که با مسیر مکفرسون تا داوسان ناآشنا بوده است. این گروه گشتی پس از این که گم میشوند، اوقات زیادی را صرف میکنند تا بتوانند رودخانة درستی را برای دنبال کردن مسیرشان بیابند و باید اذعان داشت با وجود زمستانی با دمای 45- تا 62- درجه فارنهایت و آذوقه و تجهیزات محدود، گروه محکوم به مرگ بود.
تا سال 1921 ، همچنان هر ساله گروههای گشتی اعزام میشدند اما به دلیل فاجعهای که در سال 1910 رخ داد، تدابیر و اقداماتی انجام گرفت تا بار دیگر چنین فاجعهای رخ ندهد. به همین دلیل همیشه گروههای گشتی را با راهنمایی بومی اعزام میکردند. در طول مسیر هم پناهگاهها و انبارهایی برپا نمودند تا در صورت کمبود غذا، گروههای گشت بتوانند از آنها استفاده کنند. مهمتر از همه این که مسیر جنگل کریک را نشانهگزاری کردند تا گشتیها گم نشوند و میتوان گفت که این اقدامات و تدابیر با موفقیت همراه بود.
در بیست و هشتم مارس سال 1911، این گروه در پایگاه مکفرسون به خاک سپرده شدند. در سال 1938 آن چهار قبر را به شکل یک مقبره بزرگ درآوردند و چهار پایة سیمانی در چهار طرفش تعبیه کردند و با زنجیری که از هر پایه به پایة دیگر متصل میشد، آن را محصور نمودند. در وسط این مقبره، لوح یادبودی به تاریخ سال 1910 به چشم میخورد که به پلیس گشتی سوارة سلطنتی شمال غربی تقدیم شده است.
Join the Conversation