تنظیم یک وصیتنامه اگر به دقت صورت گیرد میتواند به کاهش اختلافات کمک کرده و این احساس را به اطرافیان منتقل کند که با آنها به طور عادلانه رفتار شده است. یافتن یک راه حل متعادل، به این مفهوم است که برداشت صحیحی از نیاز فرزندان و همسر و آنچه به موجب قانون مقرر شده است، وجود داشته باشد.
وصیتنامه چیست؟
وصیتنامه Will سند کتبی امضا شدهای است که طی آن فرد آخرین خواستههای خود را به ویژه در رابطه با اموال و داراییهای خود پس از مرگ مشخص میسازد. این سند، به محض فوت شخص برای اجرا اعتبار پیدا میکند. با فوت فردی که دارای وصیتنامه است ابتدا هزینههای مربوط به مراسم و تشریفات خاکسپاری و نیز کلیه بدهیهای او از محل داراییهایش کسر شده و سپس بر اساس وصیتنامه، نسبت به تقسیم اموال او اقدام به عمل میآید.
تقسیم اموال با وصیتنامه
در برخی موارد، عمل به وصیتنامه با موانعی روبرو میشود و قانون بر آنچه «فرد متوفی» Deceased person وصیت کرده تقدم پیدا میکند. از این رو مشورت با وکیل در موارد زیر ضروری به نظر میرسد:
– اگر از فرد متوفی، همسر، فرزندان یا وابستگانی باقی مانده که تحت حمایت مالی و سرپرستی وی بودهاند. در این صورت، اموال و داراییها ممکن است پیش از آنکه طبق اسامی ذکر شده در وصیتنامه تقسیم شود، ابتدا به آنان تعلق گیرد.
– چنانچه فرد متوفی به طور مشترک با شخصی دیگر مالک پول نقد و اموالی باشد یا از منافع مشترک معینی برخوردار باشد (همچون بیمه یا حساب بانکی مشترک)، چنین دارایی ممکن است مستقیما به عنوان هدیه به بازماندگان فرد متوفی تعلق گیرد. به علاوه، در صورتیکه بازماندگان نیازمند کمک مالی باشند، میتوانند این اموال را مطالبه نمایند.
– چنانچه فرد متوفی، پس از تنظیم وصیتنامه، ازدواج کرده باشد، ممکن است چنین وصیتنامهای کاملا بی اعتبار خوانده شود.
– چنانچه فرد متوفی، پس از تنظیم وصیتنامه از همسر خود جدا شده باشد، ممکن است برخی از بخشهای وصیتنامه اعتبار خود را از دست داده باشد. (مثلا ممکن است بخشهایی از وصیتنامه که اموال و داراییها را در اختیار همسر سابق قرار داده نامعتبر تلقی شده و همسر سابق دیگر نتواند امین اموال Estate Trustee شمرده شود حتی اگر نام او در وصیتنامه قید شده باشد.)
– چنانچه یکی از اشخاص ذینفع در وصیتنامه، دیگر زنده نباشد، قوانین در این مورد بسته به نوع رابطه وی و فرد متوفی متفاوت خواهد بود.
آیا اختیارات فرد در وصیت نامحدود است؟
اگرچه پس از فوت فرد و بر اساس وصیتنامه معتبر، نسبت به تقسیم داراییهای او اقدام میشود اما در عین حال، هر فرد تا حد معینی آزاد است تا آنچه را که در اختیار دارد برای کسانی که در نظر دارد باقی بگذارد. برای مثال، یک شخص نمیتواند تمام دارایی خود را به فرزندان حاصل از ازدواج اول خود ببخشد و از همسر فعلی خود چشم پوشی کند. در سال 1998 دادگاه آلبرتا در رابطه با پروندهای که طی آن فرد متوفی از حقوق همسر دوم خود چشم پوشی کرده و تمامی ماترک خود را به فرزندان حاصل از ازدواج اول خود بخشیده بود، مداخله کرد. دو طرف در زمان ازدواج مجدد، مسن بوده و مسایل مالی خود را نیز مستقل از یکدیگر نگه داشته بودند. شوهر تا زمان فوت، به همسر دوم خود چنین وانمود کرده بود که فاقد هر گونه پس اندازی است در حالیکه وی دارایی قابل توجهی در اختیار داشت که در زمان ازدواج آن دو، رشد کرده بود. پس از مرگ شوهر، درآمد زن در حدی نبود که هزینههای زندگی وی را پوشش دهد. در این مورد، دادگاه حکم کرد که این زن بر مبنای قواعد اخلاقی Moral claim صاحب حقوقی بوده و باید از همان شیوه زندگی Lifestyle که در زمان ازدواج برخوردار بوده، بهرهمند باشد. به علاوه، او حق دارد مستمری معینی که هزینههای احتمالی سلامت و درمان او را در آینده پوشش دهد، دریافت کند. چنانچه این زوج دارای قرارداد ازدواج بین یکدیگر بودند، ممکن بود نتایج متفاوتی به وجود آید.
تقسیم اموال بدون وصیتنامه
در صورتیکه فرد متوفی «فاقد وصیتنامه» Intestate باشد یا وصیتنامه موجود به کلی بی اعتبار تلقی شده باشد، بر اساس قانون نسبت به تقسیم اموال و داراییها اقدام خواهد شد. در آنتاریو، قانون اصلاحی مقررات وراثت تحت عنوان Ontario Succession Law Reform Act چگونگی تقسیم اموال و داراییها را مشخص میکند.
طبق این قانون، به جز در موردی که شخص به لحاظ مالی وابسته به فرد متوفی بوده و حقوقی را در این زمینه مطالبه نماید، 200 هزار دلار اول از دارایی متوفی به همسر وی اختصاص خواهد یافت البته مشروط به اینکه همسر، حق خود را مطالبه نماید. امکان دیگر، مطالبه نیمی از دارایی خالص خانواده است. مشورت با وکیل تصمیم در مورد اینکه کدام گزینه بهتر است را روشنتر میسازد.
مبلغ مازاد بر 200 هزار دلار بین همسر و فرزندان (فرزندان و نوهها) به طور مشترک و بر اساس مقررات مربوطه تقسیم خواهد شد.
چنانچه همسری وجود نداشته باشد، فرزندان متوفی وارث اموال و داراییها شمرده میشوند. در صورت فوت یکی از فرزندان، فرزندان آنها (نوههای متوفی) وارث سهم الارث خواهند بود.
در صورت فقدان همسر، فرزند و نوه، والدین متوفی به طور مساوی داراییها را به ارث خواهند برد.
چنانچه والدین نیز در قید حیات نباشند، برادران و خواهران متوفی، وارث اموال محسوب میشوند. در صورت فوت هر یک از برادران یا خواهران، فرزندان وی وارث سهم الارث بهحساب میآیند.
در صورتیکه هیچیک از برادران و خواهران در قید حیات نباشند، فرزندان آنها (برادرزادهها Nephews و خواهرزادهها Nieces) به طور مساوی وارث داراییها خواهند بود. در عین حال، اگر برادرزاده یا خواهرزادهای فوت شده باشد، سهم الارث وی، دیگر به فرزندان آنها قابل انتقال نخواهد بود.
اگر تنها کسانی از بستگان دور متوفی، زنده باشند همچون عمو زادهها یا دایی زادهها Cousins ، نوههای خواهری و برادری Great Nieces, Great Nephews ، خواهران و برادران پدربزرگ و مادر بزرگ Great Aunts, Great Uncles مقررات تا حدی پیچیده است و باید با یک وکیل در این موارد مشورت کرد.
چنانچه وارثی در زمان فوت یکی از بستگانش، زنده بوده ولی قبل از تقسیم داراییهای او فوت کرده باشد، ورثه چنین شخصی واجد شرایط برای دریافت سهم الارث مربوطه هستند.
اگر متوفی فاقد وصیتنامه باشد، آن دسته از بستگان وی که دارای رابطه خونی با وی هستند وارث محسوب میشوند. فرزندان حاصل از روابطی خارج از ازدواج، یا کسانی که به فرزند خواندگی پذیرفته شدهاند نیز از جمله وراث شمرده میشوند. بستگان ناتنی Half-blood relatives به طور مساوی با بستگان تنی Whole-blood relatives در ارث شریک هستند.
در شماره آینده در مورد هماهنگی مفاد دو سند ازدواج و وصییت، حقوق افراد در هنگام وفات و چگونگی اثبات وارث بودن مطالبی میخوانید.
تالیف و ترجمه: مرتضی قانون
Compiled and Translated by: Morteza Ghanoun