Share
طبق گزارشی آماری در سال ۲۰۰۹ در مورد خشونت خانواده در کانادا، گزارشهای پلیس نشان میدهد که قریب به یک-سوم جرایم جسمی و جنسی علیه کودکان و نوجوانان، توسط اعضای خانواده انجام گرفته است و والدین بیشتر از دیگر اعضای خانواده مرتکب آسیبهای جسمی و آزارهای جنسی شدهاند. احتمال این که کودک آزار دیده در بزرگسالی در روابطش مرتکب خشونت یا آزار شود بسیار زیاد است و این چرخهی مخرب همچنان ادامه خواهد یافت.
کودک آزاری چیست؟
کودک آزاری عبارتند از هر گونه آزار جسمی، روانی، اجتماعی، احساسی یا جنسی کودک. این کار به بقا، امنیت، اعتماد به نفس، رشد و پیشرفت یک کودک آسیب میرساند و یا آن را به مخاطره میاندازد. این کار میتواند عملی واحد یا سلسله ای از حوادث باشد.
آزار جسمی عبارتند از اِعمال زور علیه کودک که موجب آسیب جسمی میشود و یا ممکن است بشود. این آزار شامل رفتارهایی مانند محکم تکان دادن کودک، ممانعت از حرکت، گاز گرفتن، لگد زدن، سوزاندن، مسموم کردن، نگاه داشتن کودک زیر آب یا اِعمال هر گونه رفتار مضر یا خطرناک باشد.
آزار روحی به انجام یا عدم انجام کارهایی اطلاق میشود که به احساس کودک لطمه وارد میکند و موجب اختلالات رفتاری، شناختی و عاطفی در کودک میشود. این آزارها عبارتند از: تهدیدهای لفظی، تحقیر، وادار ساختن کودک به منزوی شدن و دوری از اجتماع، ترساندن، استثمار، ارعاب یا تقاضاهای غیرمعقول از او.
آزار جنسی شامل تلاش یا تکمیل روابط جنسی، لمس آلت تناسلی، در معرض نمایش گذاشتن آلت تناسلی فرد بزرگسال، استثمار جنسی، آزار جنسی و شهوت با نگاه میباشد.
غفلت (مسامحه) زمانی رخ میدهد که نیازهای اولیه و اساسی کودک برآورده نشوند. مسامحهی جسمی میتواند شامل غذا، لباس، سرپناه، نظافت، مراقبتهای پزشکی ناکافی و نیز عدم حفاظت کودک در برابر آسیب باشد. هنگامی غفلت عاطفی رخ میدهد که نیاز کودک به دوست داشته شدن، خواسته شدن، امنیت داشتن و احساس ارزشمندی برآورده نشود.
حقایقی دربارهی کودک آزاری
کودکان در این مورد به ندرت اشتباه میکنند یا دروغ میگویند.
بیشتر موارد آزار جسمی شامل تنبیهات نامناسب است به این معنی که آزار جسمی بسیار شدیدتر میباشد.
رایجترین حالت آزار جنسی شامل لمس اندام تناسلی کودک است اما در برخی موارد سعی در انجام یا تکمیل مقاربت جنسی است.
عاملان بسیاری از آزارها، اعضای خانواده و یا دیگر اقوام خانوادگی هستند. بیشتر آزارهای جسمی از جانب پدر و مادر است اما آزار جنسی معمولاً توسط اقوام نسبی یا غیر نسبی کودک انجام میگیرد.
والدینی که کودکشان را آزار میدهند معمولاً خود، گذشتهای خشونتبار داشته و مورد کودک آزاری قرار گرفتهاند. معمولاً این افراد فاقد حس حمایت هستند و تصوری از فرزند پروری مثبت ندارند. اغلب اوقات چنین خانوادهای هنگام حل مشکلات، ارتباطات و کنترل رفتاری دارای عملکردی ضعیف است.
غالباً در جایی که میان همسران خشونت وجود دارد، کودک آزاری نیز دیده میشود.
قرار گرفتن در معرض خشونت خانوادگی رایجترین شکلِ آزار روحی کودکان است.
اثرات خشونت خانوادگی بر روی کودکان
تحقیقاتی که در مورد خشونت خانوادگی انجام گرفته نشان میدهد که حتی وقتی کودکان در خانه هدف مستقیم این خشونت نیستند، ممکن است از مشاهدهی چنین اتفاقاتی آسیب ببینند. کودکانی که زندگیشان در خانوادهای مملو از خشونت است، از آسیبهای آنی و مداوم جسمی و حتی مرگ در امان نیستند. در ضمن ممکن است دچار مشکلات کوتاه و بلند مدت روحی و رفتارهایی از جمله اختلالات استرسی پس از سانحه شوند.
در برخی از مواردِ آزارهای جسمی و جنسی، قربانیان دچار مشکلات رفتاری، منفینگری، افسردگی، اضطراب، تهاجم، تأخیرات رشدی، حضور نامرتب در مدرسه و رفتارهای جنسی نامناسبی میشوند.
به اثبات رسیده است که مشاهدهی خشونت در خانواده توسط کودک به همان اندازهیِ اِعمال خشونتِ مستقیم، او را آزار میدهد. غالباً والدین تصور میکنند که از فرزندانشان در مقابل خشونت شریکشان محافظت میکنند اما تحقیقات نشان میدهد که کودکان، ناظر و شاهد بسیاری از حوادث هستند. کودکانی که شاهد خشونت خانواده هستند، درست همانند آنهایی که به طور مستقیم مورد آزار قرار میگیرند، رنج و عذاب میکشند. به عبارتی، کودکی که مدام شاهد خشونت والدین خود است، نوعی کودک آزاری را تجربه میکند.
علایم آزار و خشونت خانوادگی
اثرات کودک آزاری و خشونت خانوادگی به طرق بسیاری قابل شناسایی هستند. در ذیل برخی علایم آن ذکر شده است؛ به خصوص هنگامی که اوج میگیرند یا نشاندهندهی تغییری رفتاری هستند:
خود سرزنشی، احساس گناه یا شرم، کمرویی شدید، کابوسهای زیاد و تکراری، تنهایی، احساس غم و اندوه طولانی، گوشهگیری اجتماعی، اضطراب از جدایی، ترس از غریبهها، ترس از آزار دیگران، ترس کلی، نگرانی و فوبیا(ترسهای بدون دلیل)
احساس از دست دادن کنترل، افکار مزاحم، حس بدنامی، احساس ناامنی نسبت به والدین و مراقبان، از دست دادن ایمان، گریز، فرار، دعوا با همسالان، ارتکاب جرم، مصرف زودهنگام مواد مخدر و الکل، سوء مصرف مواد.
تأخیر در رشد، سردرد، معده درد، شب ادراری، اختلال در اشتها، خودآزاری یا خودسوزی، افکار خودکشی، جدایی، رفتارهای جنسی نامناسب
اعتماد به نفس بسیار پایین، عدم اعتماد به دیگران، دشواری در حل مشکلات، مشکلات ارتباطی، خشونت و پرخاشگری بسیار شدید، اِعمال خشونت هنگام عصبانیت، قربانی شدن یا اِعمال خشونت در دوستی.
چگونه کمک کنیم؟
معمولاً برای کودکانی که دچار آزار یا بیمهری قرار میگیرند، گفتن مشکلشان به دیگران دشوار است. برای همین مهم است که از علایم کودک آزاری آگاه باشیم و بدانیم باید چکار کنیم. وظیفهی تک تک ما این است که کودک آزاری را گزارش دهیم؛ خواه کودکی در این مورد به شما بگوید یا خودتان در این مورد شکی معقول داشته باشید. قانون از شما چنین چیزی را میخواهد.
اگر کودکی در مورد آزار به شما حرفی زد:
او را باور کنید.
با روی خوش و در آرامش به حرفهایش گوش دهید.
به کودک اطمینان دهید و حامیاش باشید.
به کودک بگویید که او در رابطه با اتفاقی که رخ داده، مقصر نیست.
حرفهای کودک را بنویسید و در نوشتارتان دقیقاً از کلماتی استفاده کنید که کودک به کار میبرد.
با پلیس محل یا سازمان خدمات کودکان و خانواده تماس بگیرید. در ضمن راههایی وجود دارند که به درمان کودکان آزار دیده کمک میکنند:
به آنها اجازه دهید در رابطه با خشونتی که در زندگیشان وجود دارد، سکوت را بشکنند.
تواناییشان را افزایش دهید تا بتوانند خود را از نظر جسمی و روحی حمایت کنند.
حس اعتماد به نفسشان را تقویت کنید.
مکانی امن و سرگرمکننده برایشان فراهم کنید تا بتوانند تجارب مثبتی داشته باشند.
اگر پدر، مادر، مراقب یا عضوی از خانواده هستند که دست به آزار میزند، میتوانید برای خود و کودکان، طلب کمک کنید. هیچگاه متوقف کردن خشونت خانوادگی دیر نیست. از همین امروز شروع کنید.
منابع
ادارهی پلیس محلی
آژانسهای خدماتی کودک و خانواده
پزشک خانواده
مراکز بهداشت اجتماعی
دوستان و فامیل
کارگاههای مهارتهای فرزندپروری
برنامههای آزارهای ناشی از مصرف الکل و مواد مخدر
گروههای پشتیبانی از افسردگی پس از زایمان
خطوط بحرانی و پریشانی
Join the Conversation