با درخواست اقامت دایم فلیپ مونتایو، یکی از استادان دانشگاه یورک، به جهت ابتلای فرزندش به بیماری سندرم داون، موافقت نشد. فلیپ به همراه خانوادهاش از کاستاریکا برای تدریس در دانشگاه به کانادا نقل مکان کردند و چند سال پیش درخواست اقامت دایم خود و همسر و فرزندانش را ثبت کرد. پس از انجام آزمایشهای پزشکی، اعلام شد که نیکولاس، فرزند فلیپ دچار بیماری سندرم داون است گرچه او در بین خانواده، به عنوان فردی کاملاً سالم از لحاظ جسمی شناخته شده بود، اما اداره مهاجرت و شهروندی کانادا نظر دیگری داشت. آنان به فلیپ اعلام کردند که با توجه به شرایط فرزندش و بار مالی احتمالی که بر سیستم درمان کانادا وارد خواهد کرد، آنان دارای شرایط لازم برای دریافت اقامت دایم کانادا نیستند.
فلیپ در نامهای به اداره مهاجرت کانادا نوشت که پسر سیزده ساله او، هیچ باری بر سیستم درمان تحمیل نخواهد کرد. او هم اکنون در یک کلاس خاص (که از قبل دایر شده بود) در مدرسه عمومی مشغول تحصیل است و هیچ کمکی از دولت نیز دریافت نکرده و درخواست کمک هم ندارد. او مدعی شد که فرزندش از همان امکانات و منابع عمومی استفاده میکند که دخترش، که سالم است استفاده میکند.
در نامه اداره مهاجرت به خانواده مونتایو، عنوان شده بود که تصمیم آن اداره درخصوص عضو خانواده آنان، نیکلاس مونتایو، آن است که با توجه شرایط سلامتیاش، احتمال درخواست کمکهای اجتماعی بیش از حد معمول، برای او در کانادا بسیار محتمل و منطقی است. درخواست کمکهای اجتماعی بیش از حد معمول، به درخواستهایی میگویند که برآورد احتمالی هزینه آن بیش از میانگین سرانه کمکهای سلامت و اجتماعی است که به شهروندان کانادایی اعطاء میشود که مبلغ آن حدود شش هزار دلار است. اداره مهاجرت حتی مبلغ برآورد شده کمکهای دولتی مورد نیاز برای تحصیل نیکلاس را محاسبه و آن را حدود 20 تا 25 هزار دلار در سال اعلام نمود . فلیپ، در پاسخ اعلام کرد که اداره مهاجرت، ریز محاسبات خود را برای رقم اعلام شده، عنوان نکرده است. او مدعی شد که نیکلاس، کمک ویژهای از دولت نیاز ندارد چون او درحال تحصیل در یک مدرسه عمومی است.
به نظر وکلای متخصص در امور مهاجرت، زمانی که درخواست اقامت برای کل خانواده ثبت میشود، عدم دارا بودن شرایط توسط یکی از اعضاء به کل خانواده تسری پیدا میکند. به این ترتیب در پرونده خانواده مونتایو، از آنجا که آزمایشهای پزشکی فرزند کوچک خانواده مردود اعلام شده بود، پرونده مهاجرت کل خانواده از جمله پدر و مادر و دختر بزرگ آنان نیز واجد شرایط شناخته نشد. چانگ یکی از وکلای مهاجرت، میگوید فرض کنید فرزند شما در دانشگاهی در ایالات متحده در حال تحصیل است و در حال حاضر با بقیه افراد فامیل به کانادا مهاجرت نمیکند. او دچار سرطان بوده و درحال درمان است. همین موضوع باعث مردود شدن پرونده مهاجرت این خانواده خواهد شد.
برخلاف تصور برخی، مرزهای کانادا به روز همه مردم باز نیست. آنچه که مردم نمیدانند آن است که در کانادا برای ورود افراد معلول و ناتوان، ممنوعیت وجود دارد. به استناد قانون حمایت از مهاجرت و پناهندگی کانادا، درخواست اقامت دایم افراد خارجی، چنانچه احتمال منطقی وجود داشته باشد که بار مالی بر سیستم درمان و خدمات اجتماعی تحمیل خواهد کرد، میتواند مورد موافقت قرار نگیرد. این به آن معنی است که درخواست خانوادههایی که یکی از اعضای آن دچار بیماری یا اختلالات روانی یا فیزیکی باشد، میتواند رد شود. برای مثال پرونده یک کودک دچار سندرم داون یا کودکی که از ویلچیر استفاده میکند، ممکن است مورد موافقت قرار نگیرد.
به استناد گزارش واشنگتن پست، در سال 2000، درخواست مهاجرت دیوید هیلویتز و پسرش گین اهل آفریقای جنوبی، به کانادا به جهت آنکه گوین دچار اختلال ناتوانی رشد خفیف بود رد شد. آنگلا چسترز، تبعه آلمان که با یک مرد کانادایی ازدواج کرده بود، از دریافت اقامت دایم و زندگی در کانادا به علت ابتلا به بیماری تصلب شرایین متعدد، محروم شد. از ورود خانواده چپمن به کانادا، زمانی که در سال 2008 برای مهاجرت از بریتانیا وارد فرودگاهی در کانادا شدند به جهت نقص ژنتیکی دخترشان ممانعت شد. پرونده مهاجرت خانواده دییونگ اهل هلند، به جهت ناتوانی مغزی خفیف یکی از دختران خانواده، رد شد. در سال 2015، درخواست کمکهای درمانی دولتی برای ماریا ویکتوریا ونانچو رد شد و برای بازگرداندن او به کشورش پس از فلج شدن او اقدام شد.
بر اساس نظر روی هنس یک فعال اجتماعی کانادا و مدافع حقوق افراد معلول، گرچه قوانین کانادا صراحتاً از ممنوعیت ورود افراد معلول و ناتوان به عنوان مهاجر حرفی نزدهاند، با این حال مفهوم درخواست کمکهای پزشکیِ بیش از حد، به عنوان یکی از موارد عدم احراز شرایط لازم برای مهاجرت در اداره مهاجرت در حال اجرا است. افرادی که اصولاً شرایط لازم برای مهاجرت را دارند باید تحت آزمایش های پزشکی قرار گرفته تا ثابت کنند جسم و مغز آنان بر ساختار اقتصادی-اجتماعی جامعه کانادا بار اضافهای تحمیل نمیکند.
افرادی که درخواست مهاجرت دارند باید آزمایشهای پزشکی بدهند تا ثابت کنند که بار مالی و هزینهای به سیستم درمان کانادا وارد نخواهند کرد. اگر دولت به این نتیجه برسد که حضور یک شخص در کانادا احتمال دارد هزینهای به مالیات پردازان کانادا تحمیل کند، با درخواست اقامت دایم او موافقت نخواهد شد. اجرای این سیاست، مهاجرت افراد خارجی که دچار بیماری یا معلولیت هستند را به کانادا مشکل میکند. این تصمیم مبتنی بر یک باور کهن است که افراد ناتوان، مشارکت مثبتی در جامعه نخواهند داشت.
جالب است که وضعیت و شرایط افراد معلول و ناتوان، بطور منظم و فقط برای تشخیص اینکه چه کارهایی نمیتوانند انجام دهند، ارزیابی میشود و اساساً برای کارهایی که توانایی انجام آن را دارند مورد ارزیابی و سنجش قرار نمیگیرند. این افراد زمانی که توانایی آنان با مقیاسهای تولیدِ اقتصادی ارزیابی شود به عنوان افراد با توانایی بسیار پایین شناسایی میشوند. سیاستهای مهاجرتی کانادا به اندازهای که مردم دنیا تصور میکنند رویایی و فریبنده نیست. متقاضیان مهاجرت به ایالات متحده نیز باید تحت آزمایشهای پزشکی جسمی و روانی قرار گیرند اما همین که ثابت شود شرایط آنان برای دیگران فاقد خطر است و یا احتمال ارتکاب جرم از طرف آنان وجود ندارد، برای پذیرش درخواست مهاجرت کافی است. سیستم امریکا قابل نقد است اما ناظرانی که سیاستهای مهاجرت معلولین را در مرزهای این دو کشور دنبال میکنند مقررات کانادا را بسیار سختگیرانه میدانند.
این سیاستِ ضد اشخاص ناتوان، نقض آشکار منشور حقوق و آزادیهای کانادا است. اصل 15 منشور اعلام میدارد: هر شخص حق دریافت حمایت برابر و منافع برابر از قانون، بدون تبعیض و به ویژه بدون هرگونه تبعیض مبتنی بر نژاد، ملیت، اصلیت قومی، رنگ، مذهب، جنسیت، سن، و یا ناتوانی جسمی یا روانی را دارند. متاسفانه، دولت کانادا برای اصلاح این موضوع، هیچ اقدامی نکرده، چون هیچ پروندهای در این خصوص به دادگاه عالی کانادا ارسال نشده است و اساساً تعداد افراد معلولی که درخواست مهاجرت آنان به کانادا مورد پذیرش قرار نگرفته مشخص نیست. به همین دلیل، سیاستهای ضد معلولین در حوزه مهاجرت، همچنان تا امروز پابرجاست.
برای خانواده مونتایو چند راه وجود دارد. آنان میتوانند با ارایه مدارک، در برابر محاسبات اداره مهاجرت در خصوص هزینههای مالی نگهداری نیکلاس، پروندهای تشکیل دهند و یا میتوانند اعتراض خود را بر مبنای مسایل انساندوستانه و مشفقانه پیگیری کنند. آنان همچنین میتوانند ثابت کنند که از پس پرداخت هزینههای درمان و مراقبت نیکلاس بر میآیند. در این صورت امکان دریافت خدمات درمان با قیمت بیشتر از واقع از این خانواده وجود دارد.
فیلیپ مونتایو امیدوار است که وضعیت خانوادهاش باعث طرح سوالاتی درخصوص نگاه جامعه به موضوع افراد معلول شود. هیچ دلیل و مدرکی وجود ندارد که ثابت کند فرزند او باری برای دولت خواهد داشت. او میگوید افراد دچار سندروم داون بیمار نیستند و نیازی به درمان و مراقبت ویژه ندارند. تصمیم دولت بر مبنای توهمات غیر واقعی استوار است که افراد معمولی برای افراد دچار سندروم داون میگویند.
Join the Conversation