مقدمه
هرچند فلسفه وجودی نیروی پلیس برقراری و حفظ امنیت در جامعه است متاسفانه هر ساله شاهدیم که بیرحمی و خشونت نیروهای پلیس (police brutality) در سراسر جهان از جمله کانادا موجب مرگ و رنج فراوان قربانیان آن میگردد. بیرحمی پلیس به رفتارهای افراطی، غیر موجه، خشن پلیس اطلاق میشود که باعث آسیب های طولانی، شدید و غیر قابل جبران بر قربانیان آن میگردد. این رفتارهای سوءاستفاده گرایانه (Abusive) پلیس میتواند علاوه بر منجر شدن به قتل و آسیبهای فیزیکی به لطمات روانشناختی طولانی مدت؛ و چه بسا برای تمام عمر نیز؛ منجر شود. در برخی موارد جامعه نیز چون افراد، از بیرحمی پلیس دچار آسیب میشود.
بیرحمی پلیس در سراسر جهان از جمله کانادا بیش از آن چیزی است که در بدو امر بنظر میرسد. به عنوان مثال، به نقل از CBC News ازسال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ بیش از ۴۶۰ نفر در مواجهه با پلیس در کانادا کشته شدهاند. علاوه بر آن، تعداد قابل توجهی از افراد نیز در پی خشونت پلیس کانادا، دچار اختلالات روانی یا علائم سوء مصرف دارو گردیدهاند. هرچند هیچ سازمان دولتی و یا نیروی پلیس ملی آماری از مرگ و میر ناشی از دخالت پلیس ارائه نمی دهد بر اساس تحقیقاتی که توسط CBC صورت گرفته ۷۰ درصد از این افراد نیز بر اثر اختلالات روانی و یا عوارض سوءمصرف دارو در نهایت جان خویش را از دست دادهاند.
اثرات روانشناختی
در سالهای اخیر علاوه بر قتل و آسیبهای فیزیکی، به رنجهای روانی قربانیان خشونت پلیس هم توجه بیشتری مبذول گردیده است.
قربانیان بیرحمی پلیس ممکن است از اثرات روانشناختی و بیماریهای روانی رنج ببرند. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، یکی از عمدهترین اختلالات روانی ناشی از خشونت پلیس است که میتواند به حملات پانیک، افسردگی، سوءمصرف مواد، تمایل به خودکشی منجر شود. هرچند تضمینی وجود ندارد قربانیان خشونت پلیس لزوما به اختلالات روانشناختی مبتلا شوند، آمارها نشان میدهند میزان اختلالات روانی در میان قربانیان خشونت پلیس به مراتب از آمارهای مشابه جمعیت عمومی جامعه بیشتر است.
بر اساس مطالعات دیده شده است احتمال بروز PTSD درمیان قربانیانی که مستقیماً توسط پلیس یا نیروهای حفاظتی دچار تروما شدند بیشتر است. علاوه بر آن، مطالعات نشان دادهاند طول مدت وشدت تروما و همچنین زمانی که شخص تحمل مینماید تا به شرایط امنتری دست یابد بر امکان بروز اختلال PTSD اثر مثبت دارند.تحقیقات نشان داده است رفتارهای خشن، بیرحم پلیس خصوصا برای افراد بدون سوابق کیفری بیشتر امکان بروز PTSD و اختلال استرسی و اضطرابی را فراهم میآورد.
اختلال استرس بعد از سانحه
نشانگان یا سندرومی است که پس از مشاهده، تجربه مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید روی میدهد که میتواند به علایم شدید ترس،اضطراب و مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحه جدی منجر شود.
بیمار در پی یک تجربه غیر عادی نسبت به این تجربهها احساس ترس و درماندگی میکند، اغلب رفتارهای آشفته و حاکی از بیقراری بروز میدهد و مدام تلاش میکند از یادآوری رویداد و سانحه اجتناب کند؛ حوادثی همچون سوء استفاده جنسی، تصادف، سوانح طبیعی مانند زلزله، جنگ، خشونت شدید و…
بهطور کلی افرادی که چنین رویدادهایی را تجربه میکنند حتی در مورد کودکان، بیشتر از این که ما بتوانیم تجربه آنها را تصور کنیم و احساسات آنها را درک کنیم از آن واقعه رنج میبرند. همین امر وجه تمایز استرس پس از سانحه با سایر حوادث زندگی است (استرس بیش از حد طبیعی به حادثه).
علایم اختلال استرس بعد از تروما
• ناآرامی و بیقراری، رفتارهای پرخاشگرانه، احساس بیزاری از دیگران.
• گوشهگیری و مشکلات در روابط بین فردی، بهسختی انس گرفتن با دیگران.
• احساس گناه و شرمزدگی، بیاحساسی و فقر هیجانی که از طریق جمع کردن خود و انقباض عضلات صورت میگیرد.
• واپسرویهای رشدی (بازگشت به رفتارهای اولیه کودکان، شبادراری، مکیدن شست و…)
• رفتارهای تهییجی و برانگیختگی بیش از حد (حالت گوش به زنگ بودن که به محض مواجه شدن با محرک تنشزا شوکه میشود).
• اختلال خواب و کابوس و خوابهای ترسناک (رویاهای هولناک بدون محتوای مشخص).
• اجتناب از افکار و احساسات و حتی اماکنی که وقایع ناخوشایند را یادآوری میکند.
• تکرار خاطرههای آسیبزا از قبیل مزاحمت، تجاوز و… در ذهن.
• اختلال در کار روزانه، مشکلات در تمرکز و آموزش.
علاوه بر تجربه یک حادثه فوق العاده شدید و غیرعادی، فرد باید مرتب به یاد این رویداد بیفتد و فلاش بک داشته باشد و علائم باید بیش از یک ماه طول کشیده باشد.
Join the Conversation