ازسال 1992 بنا برتصمیم سازمان ملل متحد، روزسوم دسامبر هر سال به عنوان روز معلولان نام گذاری شده است روزی که در آن روشهای گوناگون بکار گرفته میشود تا ازمعلولان، اعم از آنان که درجنگها آسیب دیدهاند و کسانی که به دلایلی دیگر معلول شده و یا از نظر ذهنی در ردیف معلولان قرار میگیرند یاد شود و به تلاشهای آنان ارج گذارده شود.
سازمان ملل متحد به دلیل اهمیت دادن به حفظ ارزشهای انسانی در مورد این گروه اجتماعی، سال 1981 را نیز به عنوان سال جهانی معلولان مقرر کرد و بدین ترتیب توجه جهانیان را، به ارزش و اهمیت جایگاه معلولان جلب نمود.
هدف از این نوشتار، به کار گرفتن کلمات و جملات و واژههای مختلف و معمول در مورد توجه به معلولان و نگهداری از آنان و نقش انسانیت و تعهد انسانی و از این قبیل نیست، چرا که به طور کلی کلمه، معلول، امروزه مفهوم از کار افتادگی خود را از دست داده و براساس قوانین بینالمللی و حمایتهای قانونی، دولتها از جمله ایران و سازمانهای گوناگون وظیفه و تکلیف دارند با فرد معلول همانند دیگر افراد سالم در هر زمینه و به طور یکسان عمل کرده و تمامی فرصتها را به صورت برابر تقسیم نمایند.
آنچه مسلم است توجه به شخص معلول از هر نوع، امروزه از حیطه انجام عمل خیر و رفتار پسندیده انسانی و کارهای خدا پسندانه فراتر رفته و به صورت قانون و تکالیف قانونی بر عهده مدیران جامعه و دیگر مسئولان مرتبط قرار داده شده است.
تردیدی نیست که هر حرکت خوب و شایسته که با معیارهای با ارزش انسانی هماهنگ باشد مورد احترام همگان خواهد بود، لیکن اهمیت و ارزش معلولان از این محدوده خارج شده و همین امر نشانه جایگاه مهم این گروه در هر جامعه است.
قانون، مدیران جامعه را مکلف کرده در زمینه استفاده ازتواناییهای بالقوه در معلولین موجبات کافی و وافی فراهم آورده و نیز امکان مشارکت آنها را در تمامی اموری که افراد دیگر جامعه از آنها برخوردار میشوند بوجود آورند تا فرد معلول نیز بتواند به تساوی از آنان بهرهمند گردد. قانون، این فرصت را برای معلولان فراهم آورده تا نسبت به جلوگیری از تضییع حقوق خود اقدام کنند و در هر مورد که به آنان اجحافی صورت میگیرد و یا به نسبت انسان سالم و هم طراز، حقوقشان نادیده گرفته میشود از مسیر قانونی برای احقاق حق خود اقدام نمایند. در بسیاری از موارد قانونگذار اولویتهایی را نیز برای معلولان قائل شده و آنان را در ردیف اول اهمیت قرار داده است.
همانگونه که اشاره شد، هدف نویسنده از این نوشتار، پرداختن به امور واضح و مبرهن در رابطه با اهمیت توجه به معلولان نیست، بلکه هدف، جلب توجه معلولان است به این واقعیت که با توجه به حمایتهای قانونی و وجود امکانات گوناگون و بسیج همه جانبه مدیران جامعه و سازمانهای مدافع حقوق معلولان، وظیفه معلولان بسیارسنگین شده است از این نظر که باید خود را باور داشته و به جامعه باز گردند و معلولیت خود را پایان راه زندگی تلقی نکرده و با توانمندیهای ناشناخته در خود به جنگ ناتوانیهای ظاهری و ناچیز رفته و از این طریق، دیدگاه جامعه را ازمعلولیت همراه با ترحم به معلولیت همراه با افتخار و سربلندی مبدل سازند.
معلولان بایستی با شناسایی دیگرتواناییهای بالقوه در وجود خود و فعال کردن آنها حس احترام دیگران را برانگیزند و به صورتی مقتدرانه درپیشبرد اهداف خود و جامعه بکوشند و تردیدی نیست هر یک به تناسب باوری که در خود بپرورانند و توانی که به کار بگیرند خواهند توانست افتخار آفرین شده و زندگی خود را با اقتدار ادامه دهند.
میلیونها انسان معلول درجهان آمده و رفته و هستند که با اختراعات و اکتشافات و فعالیت درزمینههای سیاسی، علمی واجتماعی، تخصصی و پزشکی و در میادین ورزشی، موجب سربلندی بشریت شده و نام و یادشان در کتاب تاریخ انسانیت با خط زرین نگاشته شده است.
هدف از نگارش این سطور آن است که به معلولان یاد آوری شود، زمان پذیرش ترحم، گذشته است و انسان معلول از هر نوع از معلولیت و با هر درجه نباید اجازه دهد مورد ترحم و دلسوزی قرار گیرد. قانون از آنان که خود را باور دارند حمایت میکند و انسانیت نیز از قانون تبعیت دارد، بنابر این هیچ بهانهای برای کوتاه آمدن در مقابل معلولیت وجود ندارد و تنها باور معلول به توانستن است که او را در مسیر زندگی به سرمنزل موفقیت هدایت خواهد کرد .
امروزه معلول واقعی کسیست؟ شخصی که از همه نظر سالم باشد و با وجود تمامی حمایتها، امکانات و تواناییهای وجودش بدنبال جلب ترحم، کمک و یاری گرفتن از دیگران باشد و نتواند خود و تواناییهای خود را به جامعه نشان دهد.
درشرایطی که انسانهای ارزندهای را در پیش چشمانمان داریم که با انواع معلولیتها دست به انجام کارهایی میزنند که بسیاری از انسانهای به ظاهر سالم ازعهده انجام آن بر نمیآیند، پذیرش معلولیت به عنوان ناتوانی و یا از کار افتادگی چندان توجیه منطقی ندارد.
معلولیت، کلمه ایست که باید به فراموشی سپرده شود، از فرهنگ لغات خارج شده و توانمندیهای پنهان جای آن گذارده شود تا انسانها بدانند، نعمات خداوند پایان ندارد و در جای جای وجودشان تواناییهای خاصی نهفته است که تا نجویی، نیابی! و معلولیت، نیز یکی از راههای یافتن این توانمندیهای پنهان است.
برقرارو پایدار باشید.
نویسنده : امان بزرگ زاد
Join the Conversation